«به نام خدا»
پسرم ! همت کن و از هوای نفسانیه – کد حد و حصر ندارد – بکاه و از خدای متعال (جل و علا) استمداد کن که بی مدد او ، کسی به جایی نرود . نماز ، این معراج عارفان و سفر عاشقان راه و وصول به این مقصد است .
اصل اول، خيرخواهي است و مهم است نيت ما براي هدايت مخاطب به سوي نماز از روي خيرخواهي باشد نه قصد تخريب و ضايع كردن. وقتي نيت ما خير باشد قطعا ً گفتار ما نيز گوياي نيت قلبي ما خواهد بود.
اصل دوم، احترام به مخاطب و حفظ كرامت و شخصيت و انسانيت مخاطب است. ممكن است به كسي كه ميخواهيم تذكر بدهيم و او را به كار نيك و پسنديدهاي مثل اقامه نماز و مسجد دعوت كنيم يا از كار زشت و ناپسندي باز داريم، چه بسا در بسياري موارد ديگر او از ما بيشتر بداند و بفهمد و فقط در اين مورد مرتكب خطا شده است.
اصل سوم، شناخت و آگاهي است، بدين معنا كه خود ما به عنوان دلسوز و ناصح امين، نسبت به موردي كه ميخواهيم به مخاطب تذكر دهيم، بايد از لحاظ شرعي و قانوني و عرفي اطلاعات كافي داشته باشيم.
اصل چهارم، كنجكاوي بيمورد و افراطي در مورد مخاطب است كه ممنوع است، زيرا سد بزرگي براي برقراري ارتباط با او ميشود.
اصل پنجم، صبر است كه كليد كاميابي است. در مقابل ناملايمات و سختيهاي احتمالي تبليغ احكام دين، بايد صبور بوده و استوار باقي بمانيم و عجله و شتابزده و احساساتي اقدام نكنيم.
اصل ششم، عدم اصرار به مخاطب، زيرا وظيفه ما در مقابل افرادي بينماز و سهلانگار در نماز، فقط تذكر دادن دوستانه است. تذكر بدهيم و عبور كنيم و اصلا ً با مخاطب دهن به دهن نشويم، حال اگر در مقابل يك منكر چندين نفر به مخاطب تذكر دهند، فرد ناخودآگاه خود را ملزم به رعايت معروف و ترك منكر ميبيند.
اصل هفتم كه آخرين اصل از جذب مخاطب به نماز است، برخورد ساده اما هنرمندانه است به گونهاي كه در جذب مخاطب به نماز و امر بهمعروف و نهي ازمنكر بايد مانند هر اثر هنري، تلاش كرد تا محتوايي خوب در شكلي اثرگذار به مخاطب ارائه شود و نبايد براي يك موضوع هميشه از يك روش ثابت استفاده كرد، بلكه لازم است گاهي با نگاهي به مخاطب و شرايط حاكم بر زمان، ارتباط، روش مناسب و شايستهاي را انتخاب كنيم.
و اما گام ها ي اساسي جذب مخاطب
چهار گام از مراحل جذب مخاطب به نماز و با راههاي كارآمدي تبليغ معارف نماز و فرهنگ مهدويت(عج) عبارتند از:
گام اول روبه رو شدن؛ اعمال و رفتاري ملاك است كه نياز به جستجو، تحقيق نداشته باشد و شما آن عمل را مثل بيتوجهي به نماز را در ملأعام مشاهده كرديد و يا خود فرد رسما ً اعلام ميكند من از نماز خوشم نميآيد، كه ما بايد از روشهاي تبليغ چهرهبهچهره و تكنيكهاي برقراري ارتباط با مخاطب استفاده كنيم
گام دوم؛ تشخيص اصل برخورد، چگونگي برخورد و توجه به آمادگي پذيرش مخاطب. مثلا ً وقتي به شدت گرسنه، تشنه، عصبي، خسته و بيحوصله هستيد، وارد عمل نشويد. اگر مخاطب در شرايطي خاص است كه تذكر دادن شما موجب هتكحرمت و يا ضايع شدن او ميشود، يا وقتي براي خود و همراهانتان احساس خطر جاني و مالي ميكنيد و احتمال درگيري ميدهيد يا وقتي مخاطب در تألم روحي شديدي مثل فوت يا بيماري عزيزانش هست يا مخاطب تعادل جسمي و روحي ندارد. مثلا ً قرص و مواد مخدر يا مشروبات الكلي مصرف كرده وارد عمل نشويد. بايد مطالعه كنيم كه براي اثرگذاري و جلوگيري از پيامدهاي منفي چه روش يا روشهايي را با توجه به موفقيت مكاني، شرايط سني، جنسيت و آداب و رسوم و.... انتخاب كرد. از جمله روشهاي برخورد :
1. مستقيم كلامي
2. مستقيم غير كلامي
3. غير مستقيم كلامي
4. غير مستقيم غير كلامي است.
گام سوم عبارت است از؛ اجرا كه قاطعانه اما مؤدبانه بگوئيد، تذكر به مخاطب در جمع و حضور ديگران نباشد. مگر آنكه مطمئن باشيد لازم است ديگران نيز از كار شما درس بگيرند، جملات و تذكرات با اعتماد به نفس و توكل بهخدا و به دور از هرگونه تحقير و ضايع كردن مخاطب باشد. اگر از روش كلامي مستقيم استفاده ميكنيد جمله خود را با سلام و لطفا ً آغاز كنيد و تذكر شما در جذب مخاطب به اقامه نماز همراه با منت گذاشتي، مسخره كردن و بزرگنمايي كردن نباشد، ضمن جلب اعتماد طرف مقابل و برخورد كوتاه از كلمات مثبت استفاده كنيد. معمولا ً افعال مثبت بيش از افعال منفي در مخاطب امكان پذيرش را فراهم ميكند.
گام چهارم؛ آمادگي در مقابل واكنشهاي احتمالي مخاطب است، وقتي شما كسي را ميخواهيد به دين و نماز دعوت كنيد چند حالت دارد 1.تذكر را ميپذيرد و به آن عمل ميكند كه از او تشكر صميمانه ميكنيد. حتي اگر به همه تذكرات شما هم عمل نكرد، 2.تذكر را ظاهرا ً ميپذيرد اما عمل نميكند، 3.تذكر را نميپذيرد و با پاسخهاي سربالايي بيربط يا بهانهگيري موضوع را به اصطلاح از سر خود باز ميكند كه بهتر است شخصي ديگري با روش متفاوتي او هم تذكر دهد، 4.تذكر را نميپذيرد اما نسبتا ً با تندي يا تندي همراه با ناسزا و دشنام همراه ميكند. مقابله به مثل نكنيد و تلاش كنيد با حفظ آرامش و متانت از محيط دور شويد.
از آيت الله بهجت سوال شد:
چه كنيم تا نماز صبحمان قضا نشود؟
در پاسخ فرمودند:
كسي كه باقي نمازهايش را در اول وقت بخواند
خدا او را براي نماز صبح بيدار خواهد كرد..
نـــمـــاز:
· آرام بخش ترین معجون هستی است که روان آدمیان را مشحون از صلابت و رضا می کند.
· گواراترین شربت آسمانی است که هیچ مائده ای با آن برابری نمی کند.
· سبزینه ی نیاز است و آبرو که در آن ذره ای از خلش و خفت وجود ندارد.
· تابش آفتاب جمال خدا بر کویر هیات انسانی است.
· معنادهنده و جهت دهنده به زندگی آدمی است.
· راز و نیاز و صحبت کردن با معبود یگانه است.
· پاسخ به حس پرستش آدمی و تشکر از خداوند است(پرستش کنید پروردگارتان که شما را آفرید).
· آرامش دهنده به روح و روان آدمی است(الا بذکرالله تطمئن القلوب).
· درمان کننده افسردگی ها،اضطرابها،نگرانی ها،نابهنجاریهای رفتاری و اخلاقی است.
· جبران کننده ضعفها،ناتوانیها،نقصها و بی ارادگی های آدمی است.
· درمان خودپرستی،خودستایی،خودبزرگ بینی،حسادت،تملق و دیگر امراض روحی و روانی است.
· عامل رهایی انسان از بندهای شهوانی و دنیوی است(ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر).
· عامل غفلت زدایی انسان است.
· سدی در برابر گناهان و بزهکاریهای بشری است.
· موجب پرواز روح به اوج آسمان معنویت است(یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک)
· عامل تقرب و نزدیکی به خداوند است و مانند کودکی که تا دست در دست پدر دارد احساس قدرت می کند، هم وسیله اتصال به خداوند و گرفتن قدرت از خداوند در برابر قدرتمندان و زورگویان است.
· سبب پرورش فضایل،نیکی ها و ارزش ها در انسان و اجتماع است.
· عامل قبولی طاعات و عبادت های دیگر انسان است.
· موجب تقویت روح انضباط،نظافت و وقت شناسی است.
· سبب عاقبت به خیری و رستگاری انسان است.
· به سبب انجام فرمان خداوند و برای یاد و رضای او است (اقم الصلوه لذکری)
· وسیله دریافت امدادها و الطاف الهی است.
· افتخاری است که نصیب انسان شده تا در شبانه روز 5نوبت با خالق هستی سخن بگوید. وی را مخاطب خویش قرار دهد و کلام انسان را بشنود و بپذیرد.
· بزرگترین عامل تربیت انسان است.
“Do not pray for an easy life, pray for the strength to endure a difficult one”
― Bruce Lee
"برای داشتن زندگی راحت و آسان دعا نکن بلکه برای قدرتی دعا کن که توسط آن بتوانی زندگی سخت را تحمل کنی"
-بروس لی
Prayer is not asking. It is a longing of the soul. It is daily admission of one's weakness. It is better in prayer to have a heart without words than words without a heart. - Mahatma Gandhi
"دعا درخواست کردن نیست بلکه اشتیاق روح است . دعا پذیرش روزانه ی کاستی های هر فرد است. در دعا داشتن قلبی بدون سخن گفتن بهتر از سخن گفتن بدون قلب است."
-گاندی
مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانی
حدیث درد فراق تو با تو بگذارم
بخوان ما را
که می گوید که تو خواندن نمی دانی؟
تو بگشا لب ... تو غیر از ما خدای دیگری داری؟
رها کن غیر ما را
آشتی کن با خدای خود ...تو غیر از ما چه می جویی؟
تو با هر کس به جز با ما چه می گویی؟
و تو بی من چه داری؟ هیچ
بگو با ما چه کم داری عزیزم .. هیچ!